به گزارش نما، موضوع ازدواج سنتی در مقابل ازدواج غیرسنتی جامعه ما زیاد مطرح می شود در این ازدواجها دو مسأله وجود دارد. یکی اینکه خانواده باید بدانند وظیفه آنها در انتخاب همسر و تعلیم و تربیت فرزندانشان حدی معقول است، یعنی اینکه باید نظر خود را در یک حد متعادل نگه دارند. به طوری که فقط جنبه ارشادی داشته باشند، نه اینکه نظرشان را به فرزند تحمیل کنند.
متأسفانه بسیار دیده شده خانواده ها حتی دختر ۲۵ ساله و پسر ۳۰ ساله را به رسمیت نمی شناسند و در برابر انتخاب او موضع گیری می کنند. به عنوان مثال می گویند اگر فلانی را انتخاب کنی در مجلس عروسی تو شرکت نمی کنم، در حالی که به انتخاب بچه ها باید احترام بگذاریم چون ملاکها تغییر یافته و آنها تحت تأثیر مسائل موجود در جامعه قرار می گیرند و انتخابشان بر همان اساس شکل می گیرد، پس نمی توانند بنای زندگی مشترکشان را بر سلیقه ما و نظر ما بگذارند.
از طرف دیگر، بررسی ها نشان می دهد انتخاب هایی نیز که پسر و دختر بدون نظر خانواده انجام می دهند چندان مطلوب نبوده و میزان طلاق در این انتخاب ها چند برابر بیشتر می باشد، بنابراین توصیه می شود نخست خانواده ها به انتخاب جوان احترام بگذارند و همیشه در کنار او باشند و از سوی دیگر جوانها نیز به خاطر کاهش آسیبهای خانواده حتماً نظر والدین و مشاوران را جویا شوند.
اما والدین باید بدانند که اگر فرزندتان به بلوغ فکری، اجتماعی و روانی لازم رسید باید انتخابش را محترم شمرد و به او کمک کرد. او را تحت هیچ شرایطی تنها نگذاشت، چون بیشتر جوان هایی دنبال«ازدواج خود گزین» هستند که پدر و مادر با آنها همراهی نمی کنند و به قول خودشان آنها را نمی فهمند. فراموش نکنیم در بسیاری از ازدواج های ناموفق که به انتخاب خود جوان صورت گرفته عامل اصلی و مسبب این کار پدر و مادر بوده اند.
۴ میم مهم
باید این نکته را در نظر بگیریم که موضوع ازدواج پیوند تنها دو نفر نیست، بلکه پیوند دو خانواده است، پیوند دو سیستم، دو فرهنگ با ویژگیهای خاص و آداب و رسوم خاص، به همین دلیل وقتی در ازدواجها به عوامل فرهنگی اجتماعی توجه نمی شود، تنش و کشمکش بین خانواده زیاد رخ می دهد.
پس از آنجا که دو نفر(زن و شوهر) از دو خانواده در حال معاشرت و رفت و آمد با دو خانواده هستند اگر بدون نظر پدر و مادر ازدواج صورت گیرد همه معادله های خانوادگی به هم می خورد و میزان تنش و اختلاف نظر در این خانواده ها بیشتر دیده می شود. در نتیجه این مسأله هم روی کیفیت زندگی و هم بر روابط زن و شوهر اثر می گذارد. به باور تمامی کارشناسان، روان شناسان و مشاوران خانواده در انتخاب همسر باید ۴«میم» در نظر گرفته شود.
اول « مشاهده »
یعنی اینکه در هر انتخابی خوب مشاهده کنید، ظاهر و قیافه طرف مقابل را در ذهن خود بررسی کنید، شکل و حرکات شیوه گفتار و رفتار ظاهری او را به عنوان شرط اول بپذیرید، زیرا بارها به مرکز مشاوره مراجعه شده که آقا بعد از ۸ ماه میگوید: من زن قد بلند می خواستم خانم قدش کوتاه است، یا اندازه بینی و فرم دندانهای او مطابق سلیقه من نیست و یا خانمی می گوید شوهرم نمی تواند در جمع صحبت کند، خوب لباس نمی پوشد و از این قبیل نظرها. بنابراین اگر قصد و نیت ازدواج است تا حدی که اسلام هم اجازه داده باید یکدیگر را ببینند و بپسندند.
دوم« مصاحبه »
است که دو نفر باید خوب با هم صحبت کنند و درباره نکات مثبت و منفی یکدیگر و مسائل مهمی که در تاریخچه هر کدام وجود دارد. بیماریهای خاص، محل سکونت، آینده و اینکه می خواهند کار کنند یا شغلشان چه باشد، نحوه تربیت فرزندان و مسائل دیگری که ممکن است پیش بیاید صحبت کنند و چند جلسه با اطلاع خانوادهها، دختر و پسر با هم دیدار و گفتگو داشته باشند تا نسبت به هم شناخت بیشتر پیدا کنند.
سوم « مکاشفه »
است که به قصد تحقیق و بررسی از زندگی اجتماعی طرف مقابل پرسش کنند از مدرسه، محل کار، محل سربازی، دانشگاه و… تا ببینند وجهه اجتماعی او چگونه است. برخوردش با مردم در اجتماع چطوری است مثلاً فردی که با هیچ کس ارتباط ندارد و دوست صمیمی هم ندارد شاید دچار بدبینی باشد یا اختلالات دیگر که بهتر است همان ابتدا با پرسیدن از افراد مختلف چهره اجتماعی او بهتر مشخص شود.
چهارم « مشاوره »
که بر اساس تخصص، تبحر و تجربه مشاور دو نفر با هم مقایسه می شوند که میانشان تا چه حد و میزان سازگاری وجود دارد و تناسب زندگی این دو با هم چقدر است و بر همین اساس هر دو مورد سنجش مشاور قرار می گیرند و چون مشاور یک فرد بی طرف است می توان روی اظهارنظر او حساب کرد و تأیید یا عدم تأیید او را به حساب مخالفت افراد خانواده نگذاشت.
فقط با چهار "میم" خوشبخت ترین فرد دنیا باشید
ازدواج یك انتخاب بزرگ است. اما چه كسی این انتخاب را انجام می دهد؟ شما یا والدین تان؟ آیا « ازدواج خود گزین » به صلاح دختر و پسر است یا ازدواجی بر اساس نظر خانواده؟
۱۳۹۲/۹/۱۹